جمع اضداد

در نگاهت لیلی و مجنون به هم آمیخته

جام می با کاسه ی پر خون به هم آمیخته

عیسی ام بر اوج دار و یوسفم در قعر چاه 

تو یهودایی که با شمعون به هم آمیخته

رفتی و در چشم های اشکبارم بعدِ تو

موج موج دجله با کارون به هم آمیخته

جمع اضدادی و من در حیرت از این خلقتم

که خدا این جام ها را چون به هم آمیخته؟

بیست و نهم تیر ماه 1394

 

پناه آورده ام...

پناه آورده ام به آغوشت

آن گونه که انسان نخستین به شعله ی آتش؛

آن گونه که سرباز زخمی به آخرین گلوله؛

از کوره راه های شک و وسوسه به تو راه جسته ام

بگذار پامزدم

بوسه باشد

و بوی تنت

که یادآور باران است.

دهم مرداد ماه 1394